بخشی از وصیتنامه سردار شهید حسین صنعتکار فر:
بدون شک یکی از ارزشهای انسانی که در اسلام عبادت است ذکر خداست ولی همین عبادت باید با صدق و اخلاق و حسن نیت قلبی همراه باشد و گر نه بی نتیجه است
سردار شهید حسین صنعتکار فرمانده اطلاعات و عملیات و قائم مقام لشکر ۸ زرهی نجف اشرف سوم فروردین ماه سال ۱۳۳۷ در خانوادهای مذهبی در کاشان چشم به جهان گشود و پس از گذراندن دوران مدرسه به حوزه علمیه وارد و به تحصیل معارف اسلامی پرداخت. در سال ۱۳۶۱ برای اولین بار به جبهه عزیمت کرد و آن چنان عرفان حاکم بر جبهه بر او تاثیر گذاشت که گفت: تا زنده ام در جبهه خواهم بود.
قابلیتهای زیاد او در کنار جذابیت فوق العاده و اخلاق پسندیدهاش باعث شد که نیروهای لشکر آرزو کنند تحت فرماندهی صنعتکار فعالیت نمایند. او مسئولیتهای زیادی برعهده داشت؛ فرمانده واحد تخریب، واحد آموزش، عملیات و یگان دریایی لشکر ۸ از جمله مسئولیتهای این شهید بزرگوار بود.
وی در تمام عملیاتهای لشکر به صورت فعال حضور داشت و هر محوری که صنعتکار مسئولش بود، خاطر فرماندهان راحت و آسوده میشد، چون میدانستند با شجاعت و مدیریت خاص خود از عهده انجام ماموریت بر خواهد آمد. شهید صنعتکار همیشه چند صندوق از کتابهای حوزه را همراه داشت و زمانی که از کار و فعالیت روزانه خسته میشد در گوشهای به مطالعه میپرداخت.
خاتمه عمر این روحانی بر جسته و فرمانده شجاع لشکر اسلام در۲۵ مرداد ماه سال ۱۳۶۵ بود. او که جهت شناسایی منطقه عملیاتی جدید وارد میدان مین شده بود در اثر انفجار مین به شهادت رسید.
زهرا میرعبدالهی همسر شهید صنعتکار در خصوص رفتارهای او میگوید: امکان نداشت مسجد رفتنش ترک شود، او بسیار مقید به نماز اول وقت و قرآن خواندن بعد از نماز صبح بود.
با بچهها زود ارتباط میگرفت و خیلی اهل شوخی و خنده بود. به حجاب من اهمیت زیادی میداد و در طول مدتی که ما با هم زندگی کردیم یکبار اسم من را تنها صدا نکرد و همیشه میگفت: زهراخانم، چون شما سید هستی احترامت واجب است.