لحظه ای از همه جا قطع نظر کنید و همه محسوسات خود را کناری بگذارید و از همه جا بریده و به خویشتن برگردید و اندکی در غلاف وجودی خود فرو روید و با خود زمزمه کنید که چه خواهیم شد و تا کی حیات خواهیم داشت.
سردار شهید دفاع مقدس سید مصطفی واجدی از افتخارات کاشان
شهید سید مصطفي واجدی ۱۴ بهمن ۱۳۴۳ در کاشان دیده به جهان گشود، شهیدی که از همان روزهای کودکی معلوم بود قرار است قاموسی عجیب داشته باشد و همین شد که حالا از ستارگان بزرگ آسمان اصفهان است.
پیر جبهه بود
از ۱۴ سالگي وارد بسيج شد و از ۱۷ سالگي پا به سنگر جبهه هاي جنوب و غرب كشور گذاشت . سيد تمام هستي و زندگيش را وقف جنگ كرد . آنقدر در جبهه ماند كه دوستانش به او پير جبهه مي گفتند . مقداري از حقوقش را به حساب جنگ مي ريخت و بعد از شهادت معلوم شد كه سر پرستي چند خانواده بي بضاعت را نيز بر عهده داشته است .
جبهه به ما نیاز ندارد
او معتقد بود: « جبهه به ما نيازي ندارد اين ما هستيم كه به جبهه نياز داريم ». بر مبناي اين اعتقاد تكامل خود را در جبهه مي ديد .مسير مسووليت هاي سيد مصطفي از تك تير اندازي در لشكر ۱۴ امام حسين شروع شد.
تلاش شبانه روزی
شهيد واجدي به سرعت در جبهه رشد كرد و وارد واحد اطلاعات عمليات شد و به عنوان سر تيم شناسايي تا اعماق مواضع دشمن نفوذ مي كرد . پس از آن به سمت معاون واحد و بعد مسؤول واحد اطلاعات عمليات تيپ ۴۴ قمر بني هاشم منصوب شد و با جان و تمام وجود خدمت كرد.
عملياتهايي كه سيد مصطفي واجدي در آنها شركت داشت عبارت است از طريق القدس، فتح المبين، بيت المقدس، رمضان، والفجر يك و چهار، خيبر، بدر و عمليات هاي محدود و كوچك ديگر.
شهادت
در عمليات والفجر هشت اين عارف شب و شير روز پس از آنكه بارها و بارها مجروح شده، از اينكه به فيض شهادت نائل نيامده ناراحت بود در تاريخ ۲۸/۱۱/۶۴ در بهترين حالات يعني در حال نماز بر اثر اصابت تركش به تمامي بدنش رستگار شد و نزد جدش رسول الله شتافت .در اين عمليات او فرمانده گردان بود .
قطعه هایی از وصیت نامه شهید سید مصطفی واجدی
۱.پدر و مادر عزیزم! زحمات بسیاری را تحمل کردید تا سعادت قدم در این راه نصیبم شود. از پدر و مادرم می خواهم که مرا حلال کنند و از من راضی باشند.
۲. ای برادران و خواهران! قدر این نعمت بزرگ، قدر این گوهر نایاب که خدا به شما عزیزان داده بدانید، قدر این انقلاب را بدانید. علیرضای خوبم! چگونه زیسته ای که با این صلابت پیش از شهادت می نویسی: خدایا شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی دل بریدم.
۳. در تمام کارهایتان به یاد خدا باشید و همیشه رضای او را در نظر بگیرید.
۴.لحظه ای از همه جا قطع نظر کنید و همه محسوسات خود را کناری بگذارید و از همه جا بریده و به خویشتن برگردید و اندکی در غلاف وجودی خود فرو روید و با خود زمزمه کنید که چه خواهیم شد و تا کی حیات خواهیم داشت.
۵. قرآن را زیاد بخوانید، من مدتی که به کاشان آمده بودم می دیدم افراد خیلی به قرآن و نهج البلاغه بی اهمیت هستند بدانید که در روز قیامت این دو کتاب از ما شکایت خواهند کرد.